عتراف میکنم وقتی پنجم دبستان بود امتحان جغرافیا داشتم نخونده بودم تو شلوغی برگمو گذاشتم تو کیفم هفته ی بعد معلممون کلی معذرت خواست گفت برگه ی شمارو گم کردم پیدا میکنم میارم
بععععله یه همچین بچه ی زرنگی بودم من
*
*
اعتراف میکنم وقتی دبستانی بودم وقتی نمی تونستم مسائل ریاضیمو حل کنم سریع می پریدم تو دستشویی یه کم روش فکر میکردم میفهمیدم چجوری باید حلش کنم !!!!بعععله
*
*
دیروز تولدم بودهمراه اول یک روز مکالمه رایگان بهم داد.چون تموم خط های خونه بنام خودمه همه رو فعال کردم و خانوادگی به هر چی دوست و فامیل داشتیم زنگ زدیم چقدر شرمنده شدن فامیلای دور که میگفتن بازم معرفت شما ...!!!
نظرات شما عزیزان: